جدول جو
جدول جو

معنی همت خواستن - جستجوی لغت در جدول جو

همت خواستن
(فَ تَ)
یاری طلبیدن. دعای خیر و مدد و عطف توجه خواستن از مرشد و پیر برای کمال خود یا برای توفیق در کاری: به خدمت علما و صلحا و عبادقیام نماید و همت خواهد. (مجالس سعدی). این بگفت و پدر را وداع کرد و همت خواست و روان شد. (گلستان).
بر سر تربت ما چون گذری همت خواه
که زیارتگه رندان جهان خواهد بود.
حافظ.
، نیرو و اراده خواستن. دیگران را وادار به کارهای بزرگ کردن:
به بازو توانا نباشد سپاه
برو همت از ناتوانان بخواه.
سعدی
لغت نامه دهخدا
همت خواستن
((~. خا تَ))
دعای خیر خواستن
تصویری از همت خواستن
تصویر همت خواستن
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مهلت خواستن
تصویر مهلت خواستن
زمان خواستن، فرصت طلبیدن
فرهنگ فارسی عمید
(بِ تَ)
طلب خدمت از کسی کردن. عسف. اعتساف. استخدام. (منتهی الارب) (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا
(رِ یَ کَ دَ)
مدد خواستن از کسی. (فرهنگ فارسی معین). کمک طلبیدن
لغت نامه دهخدا
تصویری از کمک خواستن
تصویر کمک خواستن
مدد خواستن از کسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مهلت خواستن
تصویر مهلت خواستن
زمان خواستن مولش خواستن زمان خواستن فرصت طلبیدن استمهال: (عبدالملک از کشنده خود یک زمان امان و مهلت خواست)
فرهنگ لغت هوشیار